اقتصاد - مسافران ایرلندی
معیشتی و فعالیت های تجاری. مسافران از منابع اجتماعی (به جای طبیعی) بهره برداری می کنند، یعنی مشتریان فردی و گروه های مشتری در جامعه میزبان. آنها فرصت طلبان خوداشتغالی هستند که از استراتژی های عمومی و تحرک فضایی برای استفاده از فرصت های اقتصادی حاشیه ای استفاده می کنند. قبل از جنگ جهانی دوم، مسافران از یک مزرعه و روستا به مزرعهای دیگر میرفتند و به ساخت و تعمیر ظروف حلبی، تمیز کردن دودکشها، خرید و فروش الاغ و اسب، فروش وسایل کوچک خانگی و چیدن محصولات در ازای دریافت غذا، پوشاک و پول نقد پرداختند. آنها همچنین گیره لباس، برس، جارو، و سبد درست می کردند. چتر تعمیر شده; جمع آوری موهای اسب، پرها، بطری ها، لباس های مستعمل و ژنده پوش. و از احساسات و ترسهای جمعیت مستقر از طریق گدایی، فالگیری و طرحهای ساختگی پولسازی بهرهبرداری میکرد. گاهی اوقات یک خانواده مسافر برای مدت طولانی برای یک کشاورز کار می کرد. مسافران به دلیل خدمات مفیدی که انجام میدادند و اخبار و داستانهایی که به مزارع منزوی میآوردند، مورد استقبال قرار میگرفتند، اما جامعه مستقر نیز با بدگمانی برخورد میکردند و پس از اتمام کار، تشویق به رفتن شدند. با معرفی پلاستیک ها و تولید انبوه قلع و ظروف لعابی ارزان پس از جنگ جهانی دوم، کار قلع ساز به طور فزاینده ای منسوخ شد. ثروت رو به رشد جمعیت ایرلند در دهه های 1950 و 1960همچنین به نابودی اقتصاد روستایی آنها کمک کرد. از آنجایی که کشاورزان تراکتور و ماشین آلات کشاورزی مانند چغندر حفار می خریدند، دیگر نیازی به نیروی کار کشاورزی و حیواناتی که مسافران تهیه کرده بودند نداشتند. به همین ترتیب، افزایش مالکیت خودروهای شخصی و خدمات گسترده اتوبوس روستایی که دسترسی به شهرها و مغازه ها را آسان می کرد، نیاز به دستفروشان دوره گرد را از بین برد. بنابراین مسافران مجبور شدند برای جستجوی کار به مناطق شهری مهاجرت کنند. در شهرها ضایعات فلزی و سایر ضایعات را جمع آوری می کردند، التماس می کردند و برای رفاه دولت ثبت نام می کردند. امروزه بیشتر خانواده ها از طریق فروش کالاهای مصرفی قابل حمل از دکه های کنار جاده و خانه به خانه، نجات خودروهای قدیمی و فروش قطعات و کمک های دولتی امرار معاش می کنند.
تقسیم کار. درآمد خانوار توسط همه اعضای خانواده ایجاد می شود - زن و مرد، پیر و جوان. کودکان به طور سنتی در سنین پایین از نظر اقتصادی مولد شدند: گدایی، دستفروشی اقلام کوچک، چیدن محصولات، جستجوی فرصت برای سایر اعضای خانواده و کمک در اردو. امروزه بسیاری برای بخشی از دوران کودکی خود به مدرسه می روند. افراد مسن از طریق اشتغال غیرفعال مانند دریافت مزایای رفاهی ویژه به درآمد کمک می کنند. زنان همواره مسئولیت های مهم اقتصادی و خانگی را در جامعه مسافر بر عهده داشته اند. در مناطق روستایی، آنها بیشتر دستفروشی را انجام می دادند - مبادله ای کوچکلوازم خانگی مانند سوزن، برس شستشو، شانه و ظروف حلبی دست ساز برای محصولات کشاورزی و پول نقد. خیلی ها هم التماس می کردند، فال می گفتند و پول جمع می کردند. مردان مسافر، ظروف حلبی میساختند، دودکشها را جارو میکردند، اسبها و الاغها را خرید و فروش میکردند، خود را برای کارهای کشاورزی و تعمیرات استخدام میکردند، یا صنایع دستی تولید میکردند (مانند میزهای کوچک، جارو). با حرکت به مناطق شهری در دهه 1960 و 1970، سهم اقتصادی زنان نسبت به مردان در ابتدا افزایش یافت. آنها در خیابانهای شهر و مناطق مسکونی گدایی میکردند و گاهی اوقات با خانهداران ایرلندی روابط حامی و مشتری برقرار میکردند. همچنین با جمع آوری کمک هزینه ایالتی فرزندان که به تمام مادران ایرلندی پرداخت می شود، اهمیت اقتصادی آنها افزایش یافت. در شهرها، زنان نیز به عنوان دلالان فرهنگی فعالیت میکردند و بیشتر تعاملات با افراد خارجی (مانند پلیس، روحانیون، مددکاران اجتماعی) را مدیریت میکردند. مردان مسافر در ابتدا بر جمع آوری ضایعات فلزی و سایر ضایعات و اخیراً بر فروش قطعات خودروهای نجات یافته و کالاهای مصرفی جدید از غرفه های کنار جاده و خانه به در متمرکز شدند. کمک بیکاری هم می گیرند.
همچنین مقاله مسافران ایرلندیرا از ویکی پدیا بخوانید