تاریخ و روابط فرهنگی - Mescalero Apache
سفر 1540 کورونادو از طریق مکزیک مرکزی و جنوب غربی آمریکای معاصر اشاره کرد که کوئریچوهایی وجود داشتند که عموماً به عنوان اجداد آپاچی شرقی در Llano Estacado، یک منطقه دشت وسیع در شرق نیومکزیکو، غرب تگزاس، و جنوب غربی اوکلاهوما وجود داشتند. . Querechos به عنوان افرادی قد بلند و باهوش توصیف شد. آنها در چادرها زندگی می کردند که گفته می شود شبیه چادرهای اعراب بودند و به دنبال گله های گاومیش کوهان دار می رفتند که از آنها غذا، سوخت، ادوات، لباس و پوشش تیپی تهیه می کردند - که همه آنها با استفاده از سگ و تراووا حمل می شد. این کوئرچوها با مردمان پوبلو کشاورزی تجارت می کردند. تماس اولیه صلح آمیز بود، اما در اواسط قرن هفدهم جنگی همه جانبه بین اسپانیایی ها و آپاچی ها در گرفت. در طول قرن هفدهم، حاکمیت اسپانیا در جنوب غربی با خواستههای اغلب غیرممکن از پوئبلوها اعمال میشد که به نوبه خود، زمانی که استثمار اسپانیایی چیزی برای تجارت باقی نگذاشت، خود را در معرض حملات آپاچیها میدانستند. در همان زمان، همه مردم بومی به دلیل بیماری هایی که هیچ مصونیتی برای آنها نداشتند، از بین می رفتند. همچنین فشارهایی از سوی Ute و Comanche وجود داشت که در حال حرکت به سمت جنوب به سمت منطقه ای بود که قبلاً در اختیار آپاچی بود. شواهد مستند نشان میدهد که اسپانیاییها کومانچ را برای کمک به تلاشهای ناموفق آنها برای سرکوب و کنترل آپاچیها مسلح میکردند.
همچنین ببینید: دین و فرهنگ بیانی - نیوارMescalero به سرعت اسبها را برداشتاز اسپانیایی ها، شکار، تجارت، و حمله آنها را بی نهایت آسان تر می کند. آنها همچنین شیوه تجارت برده اسپانیایی را قرض گرفتند و به این ترتیب به اسپانیایی ها سلاحی دادند تا علیه آنها استفاده کنند، زیرا استعمارگران اسپانیایی، در حالی که برده ها را از اسیران آپاچی می گرفتند، در پوئبلوها این ترس را ایجاد کردند که آنها برده های بعدی باشند که آپاچی ها به دنبال آنها بودند. در واقع، آپاچی ها کمتر به تجارت با پوئبلو و بیشتر به حملات علیه مستعمره نشینان اسپانیایی متکی بودند.
علیرغم سیاست اسپانیایی برای قرار دادن قبایل در برابر یکدیگر، آنها در سال 1680 در شورش پوئبلو به یکدیگر پیوستند و با موفقیت اسپانیایی ها را از نیومکزیکو خارج کردند. بسیاری از مردم پوبلو، که با رفتن به زندگی با آپاچی و ناواهو از اسپانیا گریخته بودند، به خانه بازگشتند و به نظر می رسد الگوی قدیمی تر شکار دشت و تجارت پوبلو دوباره برقرار شده است. در سال 1692 استعمارگران بازگشتند و سرعت جنگ با آپاچی افزایش یافت.
تاریخ قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم با خون و وعده های شکسته نوشته شد. خیانت بیداد می کرد و معاهدات صلح ارزش جوهر لازم برای نوشتن آنها را نداشت. Mescalero به طور معمول به عنوان "دشمن، بت پرست، آپاچی" نامیده می شد و تقریباً برای هر بلایی که بر سر استعمارگران اسپانیا می آمد سرزنش می شد. تأثیر واقعی اسپانیا حداقل بود و مکزیک هنوز یک کشور مستقل نبود. مرز شمالی اسپانیا جدید به چند سرباز سپرده شدثروت، نظامی ناکافی و آموزش دیده، بازرگانان مزدور، مجموعه های حسود مبلغان کاتولیک، و غیرنظامیان بی باک که تلاش می کنند زندگی خود را از سرزمینی نابخشوده بیرون بکشند. در این میان، ریجنتهای اسپانیایی اصرار داشتند که با آپاچیها بهعنوان یک گروه متحد از مردم رفتار کنند، در حالی که آنها چندین گروه بودند که هر کدام تحت کنترل اسمی یک رهبر بودند. معاهده ای که با چنین رئیسی امضا شد، علیرغم تمایل اسپانیایی ها برعکس، هیچ کس را به صلح ملزم نمی کرد.
در سال 1821 مکزیک از اسپانیا مستقل شد و مشکل آپاچی را - حداقل برای چند دهه - به ارث برد. برده داری از طرف همه طرفین و پیروان بدهی در این دوره به اوج خود رسید. در سال 1846، ژنرال استفان واتس کرنی کنترل شمالیترین بخشهای مرزی مکزیک را به دست گرفت و دفتر مرکزی خود را در فورت مارسی در سانتافه، نیومکزیکو تأسیس کرد. معاهده گوادلوپ هیدالگو در سال 1848 بخش بزرگی از جنوب غربی آمریکا را به طور رسمی به ایالات متحده واگذار کرد و موارد بیشتری در سال 1853 با خرید گادزدن اضافه شد و "مشکل آپاچی" را به ایالات متحده منتقل کرد. معاهده 1848 استعمارگران را در برابر سرخپوستان، Mescalero تضمین می کرد. هیچ اشاره ای به حقوق هندی ها نشد. کنگره در سال 1867 پیوناژ را در نیومکزیکو لغو کرد و قطعنامه مشترک 1868 (65) سرانجام به اسارت و بردگی پایان داد. با این حال مشکل آپاچی همچنان باقی بود.
Mescalero بوده استاز سال 1865 (اغلب) جمع آوری شده و (به ندرت) در Bosque Redondo فورت سامنر، نیومکزیکو، نگهداری می شود، اگرچه ماموران ارتش مسئول آنها پیوسته شکایت می کردند که آنها با فرکانس هشدار دهنده ای می آمدند و می رفتند. چهار قرن درگیری تقریباً مداوم و نابودی توسط بیماری همراه با از دست دادن پایگاه زمینی که همه آنها را حفظ کرده بود، باعث شد تا Mescalero تا زمانی که رزرو آنها ایجاد شد به تعداد اندکی رقت انگیز کاهش یابد.
اواخر دهه 1870 تا نوجوانی قرن بیستم، به دلیل غذا، سرپناه و لباس ناکافی، دوران سختی بود. علیرغم رنج خود، آنها "بستگان خود"، ابتدا لیپان و بعداً Chiricahua را در رزرو خود پذیرفتند. در دهه 1920 یک پیشرفت کوچک اما قابل توجه در استاندارد زندگی وجود داشت، اگرچه تلاش ها برای ایجاد کشاورزان Mescalero هرگز موفقیت آمیز نبود. قانون سازماندهی مجدد هند در سال 1934، مسکالرو را مشتاق و کاملاً قادر به در دست گرفتن کنترل زندگی خود میداند، مبارزهای که هنوز از طریق دادگاهها امروز در مورد مسائل مربوط به استفاده از زمین، حقوق آب، صلاحیت قانونی و سرپرستی انجام میدهند. اگرچه عرصه مبارزه برای بقا از اسب سواری به هواپیمای قبیله ای که سفرهای مکرر به واشنگتن دارد، منتقل شده است، آپاچی ها هنوز هم دشمنان سرسختی هستند.
همچنین ببینید: دین و فرهنگ بیانی - بایگا