تاریخ و روابط فرهنگی - Emberá و Wounaan

 تاریخ و روابط فرهنگی - Emberá و Wounaan

Christopher Garcia

مشخص نیست که سخنرانان Emberá و Wounaan در دوران پیش از اسپانیایی در آمریکای مرکزی زندگی می کردند یا خیر. منطقه دارین در شرق پاناما قلمرو کونا بین اواخر قرن شانزدهم و قرن هجدهم بود. در آنجا بود که اسپانیایی ها ال رئال را در سال 1600 برای محافظت از مسیر رودخانه در برابر معادن طلای کانا، که زمانی ثروتمندترین معدن در قاره آمریکا بود، تأسیس کردند. قلعه دیگری در نزدیکی دهانه ریو ساباناس ساخته شد و سکونتگاه‌های کوچک معدن‌کاری در جاهای دیگر توسعه یافت. در سال 1638، مبلغ مبلغ فری آدریان د سانتو توماس به جمع آوری خانواده های پراکنده کونا در روستاهای پینوگانا، کاپتی و یاویزا کمک کرد. کوناها در برابر خواسته‌های اسپانیایی‌ها مبنی بر کار در عملیات معدن مقاومت کردند و گاهی در کنار دزدان دریایی برای نابودی شهرک‌های ماموریتی در طول دهه 1700 جنگیدند. اسپانیایی ها "چوکو" (با تفنگ های ترسناک خود) و مزدوران سیاه را در ضد حمله به خدمت گرفتند. کوناها به سرزمین های پشتی دارین رانده شدند و مهاجرت تاریخی خود را از طریق شکاف قاره ای به سواحل سن بلاس آغاز کردند. در نتیجه، تلاش استعمار شکست خورد و اسپانیایی ها قلعه های خود را برچیدند و منطقه را در اواخر قرن هجدهم ترک کردند.

امبرا در اواخر قرن هجدهم شروع به سکونت در دارین کرد و در اوایل دهه 1900 بیشتر حوضه های رودخانه را اشغال کرده بود. برخی از اروپایی‌ها سرانجام در آنجا مستقر شدند و شهرهای جدیدی را تشکیل دادند که اکنون تحت تسلط آنها هستندسیاهپوستان اسپانیایی زبان امبرا دور از این شهرها و دو منطقه باقی مانده کونا ساکن شدند. Emberá در دهه 1950 در غرب تا زهکشی کانال پیدا شد. خانواده های Wounaan در طول دهه 1940 وارد پاناما شده بودند.

همچنین ببینید: کارینا

زندگی Emberá و Wounaan در پاناما در اواسط قرن بیستم به طرز چشمگیری تغییر کرد. میل به محصولات غربی آنها را وارد اقتصادهای نقدی کرد. آنها با بازرگانان سیاه پوست اسپانیایی زبان معامله می کردند و محصولات زراعی و جنگلی را با پول نقد مبادله می کردند. در میان صدها کالای تولیدی که اکنون مهم است می توان به قمه، سر تبر، دیگ و ماهیتابه، تفنگ، گلوله و پارچه اشاره کرد. سازمان دهی از نیاز به صحبت به زبان اسپانیایی با این افراد خارجی سرچشمه گرفت. بزرگان امبرا از دولت ملی درخواست کردند تا برای بخش‌های رودخانه‌ای خود معلمان فراهم کند، و مدارسی در پولیدا، ریو توپیسا، در سال 1953 و در نارانجل، ریو چیکو، در سال 1956 تأسیس شدند. مدرسه های مسقف فعالیت تبلیغی پایدار تقریباً در همان زمان آغاز شد. منونیت ها، با حمایت وزارت آموزش پاناما، یک برنامه سوادآموزی را آغاز کردند که برای ضبط زبان های امبرا و وونان طراحی شده بود تا ترجمه هایی از مطالب مذهبی برای آموزش هندی ها تولید کند. خانواده های هندی در اطراف خانه های مبلغان در لوکاس در سال 1954 و ال مامی در ریو ژاکه در سال 1956 جمع شدند. سه "دهکده مدرسه" و سه "مأموریت"روستاها" در سال 1960 وجود داشتند.

یک ماجراجوی بشردوستانه، هارولد بیکر فرناندز (ملقب به "پرو")، که زندگی با امبرا را در سال 1963 آغاز کرد، روش های امبرا و وونان را در پیش گرفت، فرهنگ آنها را از دیدگاه خودی آموخت، و به آنها در مورد تأمین حقوق زمین آموزش داد. او به آنها توصیه کرد که با تشکیل دهکده‌ها می‌توانند از دولت درخواست معلمان، مدارس و تجهیزات پزشکی کنند. 3> یا منطقه سیاسی نیمه خودمختار، مانند کونا، که حقوق بومیان را بر زمین و منابع تضمین می‌کند. یک «مدل روستا» با مدرسه، خوابگاه معلم، سالن اجتماعات، و فروشگاه دهکده در میان خانه‌های با سقف کاهگلی که در سراسر دارین پخش شده است. در سال 1968، دوازده روستای امبرا وجود داشت.دولت ژنرال عمر توریخوس از این ابتکارات حمایت کرد که هندی ها را تشویق کرد تا ساختار سیاسی خود را تعریف کنند. یک رئیس انتصابی کونا ( cacique ) مدل سیاسی کونا را معرفی کرد (<2)> caciquismo ) به عنوان اولین روسای انتخاب شدند. هجده روستای دیگر در طی دو سال آینده تشکیل شد و در سال 1970، دارین امبرا و وونان رسماً سازمان سیاسی جدیدی را به تصویب رساندند که شامل رؤسای، کنگره‌ها و رهبران دهکده‌ها بود که الگوی سیستم کونا بود. تا سال 1980، پنجاه روستا در دارین تشکیل شد و روستاهای دیگر در جهتپاناما مرکزی

امبرا و وونان در سال 1983 وضعیت کومارکا را دریافت کردند. حوضه های تویرا. برخی از سیاهپوستان اسپانیایی زبان باقی مانده اند، اما تنها یک شهر کوچک غیر هندی در این منطقه است. امروزه Emberá Drua دارای چهل روستا و بیش از 8000 ساکن بومی است (83 درصد Emberá، 16 درصد Wounaan و 1 درصد دیگر).

همچنین ببینید: دین و فرهنگ بیانی - حیدا

Christopher Garcia

کریستوفر گارسیا یک نویسنده و محقق با تجربه است که علاقه زیادی به مطالعات فرهنگی دارد. او به عنوان نویسنده وبلاگ محبوب، دایره المعارف فرهنگ جهانی، تلاش می کند تا بینش و دانش خود را با مخاطبان جهانی به اشتراک بگذارد. کریستوفر با مدرک کارشناسی ارشد در انسان شناسی و تجربه سفر گسترده، چشم اندازی منحصر به فرد را به جهان فرهنگی ارائه می دهد. از پیچیدگی‌های غذا و زبان گرفته تا تفاوت‌های ظریف هنر و مذهب، مقالات او دیدگاه‌های شگفت‌انگیزی را در مورد بیان‌های گوناگون بشریت ارائه می‌کنند. نوشته های جذاب و آموزنده کریستوفر در نشریات متعددی به نمایش درآمده است، و آثار او پیروان فزاینده ای از علاقه مندان به فرهنگ را به خود جلب کرده است. کریستوفر چه در سنت‌های تمدن‌های باستانی و چه در جستجوی آخرین روندهای جهانی‌شدن، وقف نورپردازی ملیله‌های غنی فرهنگ بشری است.