فرهنگ هائیتی - تاریخ، مردم، لباس، سنت ها، زنان، اعتقادات، غذا، آداب و رسوم، خانواده

 فرهنگ هائیتی - تاریخ، مردم، لباس، سنت ها، زنان، اعتقادات، غذا، آداب و رسوم، خانواده

Christopher Garcia

نام فرهنگ

هائیتی

جهت گیری

شناسایی. هائیتی، نامی به معنای "کشور کوهستانی" از زبان سرخپوستان تاینو که قبل از استعمار اروپا در این جزیره ساکن بودند، گرفته شده است. پس از استقلال در سال 1804، این نام توسط ژنرال‌های نظامی، که بسیاری از آنها برده‌های سابق بودند، اتخاذ شد که فرانسوی‌ها را اخراج کردند و مستعمره‌ای را که در آن زمان به نام Saint Domingue شناخته می‌شد، در اختیار گرفتند. در سال 2000، 95 درصد از جمعیت آفریقایی تبار و 5 درصد باقیمانده ملاتو و سفیدپوست بودند. برخی از شهروندان ثروتمند خود را فرانسوی می دانند، اما اکثر ساکنان خود را هائیتی معرفی می کنند و حس ملی گرایی قوی وجود دارد.

مکان و جغرافیا. هائیتی 10714 مایل مربع (27750 کیلومتر مربع) را پوشش می دهد. این جزیره در نیمه گرمسیری در یک سوم غربی هیسپانیولا، دومین جزیره بزرگ در دریای کارائیب، که با جمهوری دومینیکن اسپانیایی زبان مشترک است، واقع شده است. جزایر مجاور شامل کوبا، جامائیکا و پورتوریکو است. سه چهارم زمین کوهستانی است. بلندترین قله مورن دو سل است. آب و هوا معتدل است و با ارتفاع متفاوت است. کوه ها به جای آتشفشانی آهکی هستند و جای خود را به شرایط ریزاقلیمی و خاکی متفاوت می دهند. یک خط گسل زمین ساختی در سراسر کشور می گذرد و باعث زمین لرزه های گاه و بیگاه و گاهی ویرانگر می شود. جزیره نیز هستنیمکره و یکی از فقیرترین نیمکره های جهان. این کشوری از کشاورزان کوچک است که معمولاً به آنها دهقانان می گویند که در زمین های کوچک خصوصی کار می کنند و عمدتاً به کار خود و اعضای خانواده وابسته هستند. هیچ مزرعه معاصر و غلظت کمی از زمین وجود دارد. اگرچه تنها 30 درصد از زمین ها برای کشاورزی مناسب در نظر گرفته شده است، اما بیش از 40 درصد آن کار می شود. فرسایش شدید است. درآمد واقعی برای یک خانواده متوسط ​​در بیش از بیست سال افزایش نیافته و در مناطق روستایی به شدت کاهش یافته است. در بیشتر مناطق روستایی، متوسط ​​درآمد یک خانواده شش نفره کمتر از 500 دلار در سال است.

از دهه 1960، این کشور به شدت به واردات مواد غذایی - به ویژه برنج، آرد و لوبیا - از خارج، به ویژه از ایالات متحده وابسته شده است. دیگر واردات عمده از ایالات متحده کالاهای مادی استفاده شده مانند لباس، دوچرخه و وسایل نقلیه موتوری است. هائیتی عمدتاً داخلی شده است و تولید تقریباً تماماً برای مصرف داخلی است. یک سیستم بازاریابی داخلی قوی بر اقتصاد حاکم است و شامل تجارت نه تنها در محصولات کشاورزی و دام، بلکه در صنایع دستی نیز می شود.

تصرف زمین و املاک. زمین به طور نسبی توزیع شده است. بیشتر دارایی ها کوچک هستند (تقریباً سه جریب)، و تعداد کمی از خانوارهای بدون زمین وجود دارد. اکثر املاک خصوصی هستند، اگرچه یک دسته از زمین ها وجود داردبه عنوان زمین دولتی شناخته می شود که اگر از نظر کشاورزی مولد باشد، تحت اجاره بلندمدت به افراد یا خانواده ها اجاره داده می شود و برای تمام اهداف عملی خصوصی است. زمین های غیرمسکونی اغلب توسط متصرفان تصرف می شود. بازار زمین پر جنب و جوش است، زیرا خانوارهای روستایی زمین را خرید و فروش می کنند. فروشندگان زمین معمولاً برای تأمین مالی یک رویداد بحران زندگی (آیین شفا یا خاکسپاری) یا یک سرمایه گذاری مهاجرتی به پول نقد نیاز دارند. زمین معمولاً بدون اسناد رسمی خریداری، فروخته می شود و به ارث می رسد (هیچ دولتی تا به حال بررسی کاداستر انجام نداده است). اگرچه تعداد کمی از عنوان های زمین وجود دارد، اما قوانین غیررسمی مالکیت وجود دارد که به کشاورزان امنیت نسبی در دارایی هایشان می دهد. تا همین اواخر، بیشتر درگیری ها بر سر زمین بین اعضای یک گروه خویشاوندی بود. با خروج سلسله دووالیه و ظهور هرج و مرج سیاسی، برخی درگیری ها بر سر زمین منجر به خونریزی بین اعضای جوامع مختلف و طبقات اجتماعی شده است.

فعالیت های تجاری. یک بازار داخلی پر رونق وجود دارد که در اکثر سطوح توسط تاجران زن دوره گرد که در اقلام داخلی مانند محصولات، تنباکو، ماهی خشک شده، لباس های مستعمل و دام تخصص دارند، مشخص می شود.

صنایع عمده. ذخایر کمی طلا و مس وجود دارد. برای مدت کوتاهی شرکت فلزات رینولدز یک معدن بوکسیت را اداره کرد، اما در سال 1983 به دلیل درگیری با این معدن بسته شد.دولت. در اواسط دهه 1980، صنایع مونتاژ فراساحلی که عمدتاً متعلق به کارآفرینان آمریکایی بود، بیش از 60 هزار نفر را استخدام کردند، اما در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 در نتیجه ناآرامی های سیاسی کاهش یافت. یک کارخانه سیمان - بیشتر سیمان مصرفی در کشور وارداتی است - و یک کارخانه آرد.

تجارت. در دهه 1800، این کشور چوب، نیشکر، پنبه و قهوه صادر می کرد، اما در دهه 1960، حتی تولید قهوه، که مدت ها عمده صادرات بود، به دلیل مالیات بیش از حد و عدم سرمایه گذاری در آن خفه شد. درختان جدید و جاده های بد اخیراً قهوه به عنوان صادرات اصلی به انبه داده شده است. سایر صادرات شامل کاکائو و اسانس برای صنایع آرایشی و بهداشتی و دارویی است. هائیتی به یک نقطه اصلی حمل و نقل برای قاچاق غیرقانونی مواد مخدر تبدیل شده است.

واردات عمدتاً از ایالات متحده انجام می شود و شامل لباس های مستعمل، تشک، اتومبیل، برنج، آرد و حبوبات است. سیمان از کوبا و آمریکای جنوبی وارد می شود.

تقسیم کار. درجه زیادی از تخصص غیررسمی در مناطق روستایی و شهری وجود دارد. در بالاترین سطح، صنعتگرانی قرار دارند که به عنوان رئیس شناخته می شوند، از جمله نجار، سنگ تراشی، برقکار، جوشکار، مکانیک، و اره درخت. متخصصان بیشتر اقلام صنایع دستی را می سازند و دیگرانی نیز هستند که حیوانات را اخته می کنند و از درختان نارگیل بالا می روند. در هر تجارت وجود داردزیرمجموعه های متخصصان

قشربندی اجتماعی

طبقه و کاست. همیشه شکاف اقتصادی گسترده ای بین توده ها و نخبگان کوچک و ثروتمند و اخیراً طبقه متوسط ​​رو به رشد وجود داشته است. موقعیت اجتماعی در تمام سطوح جامعه با درجه کلمات و عبارات فرانسوی به کار رفته در گفتار، الگوهای لباس غربی و صاف کردن موها مشخص است.

نمادهای قشربندی اجتماعی. ثروتمندترین افراد پوست روشن یا سفیدپوست دارند. برخی از محققان این دوگانگی رنگی آشکار را دلیلی بر تقسیم اجتماعی نژادپرستانه می دانند، اما می توان آن را با شرایط تاریخی و مهاجرت و ازدواج نخبگان روشن پوست با بازرگانان سفیدپوست از لبنان، سوریه، آلمان، هلند، روسیه و غیره توضیح داد. کشورهای حوزه کارائیب و تا حد بسیار کمتری ایالات متحده. بسیاری از روسای جمهور سیاه پوست بوده اند و افراد تیره پوست در ارتش غالب بوده اند.



هم موسیقی و هم نقاشی اشکال رایج بیان هنری در هائیتی هستند.

زندگی سیاسی

حکومت. هائیتی یک جمهوری با مجلس قانونگذاری دو مجلسی است. این بخش به بخش هایی تقسیم می شود که به بخش ها، کمون ها، بخش های کمون و سکونتگاه ها تقسیم می شوند. قوانین اساسی متعددی وجود داشته است. نظام حقوقی بر اساس قانون ناپلئونی است که مستثنی شده استامتیازات ارثی و با هدف ارائه حقوق برابر برای مردم، صرف نظر از مذهب و موقعیت.

رهبری و مقامات سیاسی. زندگی سیاسی بین سالهای 1957 و 1971 تحت سلطه دیکتاتور اولیه محبوب، اما متعاقباً وحشیانه، فرانسوا "پاپا داک" دووالیه بود که پسرش ژان کلود ("بیبی داک") جانشین او شد. سلطنت دووالیه پس از قیام مردمی در سراسر کشور پایان یافت. در سال 1991، پنج سال و هشت دولت موقت بعد، یک رهبر محبوب، ژان برتراند آریستید، با اکثریت قاطع آرای مردم به ریاست جمهوری رسید. آریستید هفت ماه بعد در یک کودتای نظامی سرنگون شد. سپس سازمان ملل همه تجارت بین المللی با هائیتی را تحریم کرد. در سال 1994، با تهدید به تهاجم نیروهای ایالات متحده، حکومت نظامی کنترل خود را به یک نیروی بین المللی حافظ صلح واگذار کرد. دولت آریستید دوباره برقرار شد و از سال 1995 متحد آریستید، رنه پریوال، حکومتی را اداره کرد که به دلیل بن بست سیاسی عمدتاً ناکارآمد شده بود.

مشکلات اجتماعی و کنترل. از زمان استقلال، عدالت هوشیار مکانیزم غیررسمی آشکار سیستم قضایی بوده است. اوباش اغلب مجرمان و مقامات متجاوز را به قتل رسانده اند. با فروپاشی اقتدار دولتی که در چهارده سال گذشته هرج و مرج سیاسی، هم جنایت و هم هوشیاری رخ داده است.افزایش یافته است. امنیت جان و مال، به ویژه در مناطق شهری، به چالش برانگیزترین مسئله پیش روی مردم و دولت تبدیل شده است.

فعالیت نظامی. ارتش توسط نیروهای سازمان ملل متحد در سال 1994 منحل شد و Polis Nasyonal d'Ayiti (PNH) جایگزین شد.

همچنین ببینید: دین و فرهنگ بیانی - اوکراینی های کانادا

برنامه های رفاه اجتماعی و تغییر

زیرساخت ها در وضعیت بسیار بدی قرار دارند. تلاش های بین المللی برای تغییر این وضعیت از سال 1915 آغاز شده است، اما کشور ممکن است امروز توسعه نیافته تر از صد سال پیش باشد. کمک های غذایی بین المللی، عمدتاً از ایالات متحده، بیش از ده درصد از نیازهای این کشور را تامین می کند.

سازمان‌های غیردولتی و سایر انجمن‌ها

سرانه، سازمان‌های غیردولتی خارجی و هیئت‌های مذهبی (عمدتاً مستقر در ایالات متحده) در هائیتی بیش از هر کشور دیگری در جهان وجود دارد.

نقش ها و موقعیت های جنسیتی

تقسیم کار بر اساس جنسیت. هم در روستاها و هم در مناطق شهری، مردان بازار کار را در انحصار خود دارند. فقط مردان به عنوان جواهرساز، کارگر ساختمانی، کارگر عمومی، مکانیک و راننده کار می کنند. اکثر پزشکان، معلمان و سیاستمداران مرد هستند، اگرچه زنان در حرفه های نخبه، به ویژه پزشکی، نفوذ کرده اند. تقریباً همه کشیش‌ها مانند اکثر مدیران مدارس مرد هستند. مردان نیز غالب هستند، اگرچه نه به طور کامل، درحرفه های درمانگر معنوی و پزشک گیاهان دارویی. در حوزه خانگی، مراقبت از دام ها و باغ ها به عهده مردان است.

زنان مسئول فعالیت های خانگی مانند آشپزی، نظافت منزل و شستن لباس با دست هستند. زنان و کودکان روستایی مسئول تأمین آب و هیزم هستند، زنان در کاشت و برداشت کمک می کنند. تعداد معدودی که دستمزد می گیرند

هائیتی ها انتظار دارند هنگام خرید چانه بزنند. فرصت هایی که برای زنان باز است در مراقبت های بهداشتی است، که در آن پرستاری منحصراً یک شغل زنانه است، و تا حد بسیار کمتری، تدریس. در بازاریابی، زنان بر اکثر بخش ها، به ویژه در کالاهایی مانند تنباکو، محصولات باغی و ماهی تسلط دارند. فعال ترین زنان از نظر اقتصادی، کارآفرینان ماهری هستند که سایر زنان بازار به شدت به آنها وابسته هستند. معمولاً متخصصان یک کالای خاص، این مارچان بین مناطق روستایی و شهری سفر می کنند، به صورت عمده در یک بازار خرید می کنند و کالاها را اغلب به صورت اعتباری بین خرده فروشان زن سطح پایین در بازارهای دیگر توزیع می کنند.

وضعیت نسبی زنان و مردان. زنان روستایی معمولاً توسط بیگانگان به شدت سرکوب می شوند. زنان طبقه متوسط ​​و نخبه شهری موقعیتی معادل زنان در کشورهای توسعه یافته دارند، اما در میان اکثریت فقیر شهری، کمبود شغل و دستمزد پایین برای خدمات خانگی زنان باعث شده است.منجر به بی بندوباری و سوء استفاده گسترده از زنان شد. با این حال، زنان روستایی نقش اقتصادی برجسته ای در خانواده و خانواده دارند. در بیشتر مناطق، مردان باغ می کارند، اما زنان به عنوان صاحبان محصول در نظر گرفته می شوند و به دلیل اینکه بازاری هستند، معمولاً درآمد شوهر را کنترل می کنند.

ازدواج، خانواده و خویشاوندی

ازدواج. ازدواج در میان نخبگان و طبقات متوسط ​​انتظار می رود، اما کمتر از چهل درصد از جمعیت غیرنخبگان ازدواج می کنند (افزایش نسبت به گذشته ناشی از تغییر مذهب های پروتستان اخیر). با این حال، با یا بدون ازدواج قانونی، ازدواج معمولاً کامل تلقی می شود و زمانی که مردی برای زن خانه ای ساخته و پس از تولد اولین فرزند، مورد احترام جامعه قرار می گیرد. زمانی که ازدواج اتفاق می افتد، معمولاً در اواخر رابطه زن و شوهر، مدت ها پس از تشکیل خانواده و شروع بلوغ فرزندان، اتفاق می افتد. زوج ها معمولاً در اموال متعلق به والدین مرد زندگی می کنند. زندگی در اموال خانواده زوجه یا نزدیک آن در جوامع ماهیگیری و مناطقی که مهاجرت مردان بسیار زیاد است رایج است.

اگرچه قانونی نیست، اما در هر زمان حدود 10 درصد از مردان بیش از یک همسر مجرد دارند و این روابط توسط جامعه مشروع شناخته می شود. زنان با فرزندان خود در خانه های جداگانه زندگی می کنند که توسط مرد تهیه می شود.

روابط جفت گیری اضافی مسکونی که مستلزم ایجاد خانواده های مستقل نیست، در میان مردان ثروتمند روستایی و شهری و زنان کمتر خوش شانس رایج است. محدودیت های محارم به پسرعموهای اول هم می رسد. قیمت عروس یا جهیزیه وجود ندارد، اگرچه عموماً از زنان انتظار می رود اقلام خانگی خاصی را به اتحادیه بیاورند و مردان باید خانه و زمین باغ تهیه کنند.

واحد داخلی. خانواده ها معمولاً از اعضای خانواده هسته ای و فرزندان خوانده یا بستگان جوان تشکیل می شوند. بیوه ها و بیوه های مسن ممکن است با فرزندان و نوه های خود زندگی کنند. شوهر به عنوان صاحب خانه در نظر گرفته می شود و باید باغ بکارد و از دام ها مراقبت کند. با این حال، خانه معمولاً با زن مرتبط است و زن مومن جنسی را نمی توان از خانه اخراج کرد و به عنوان مدیر دارایی و تصمیم گیرنده در مورد استفاده از وجوه حاصل از فروش محصولات باغی و حیوانات خانگی تصور می شود.

ارث. زن و مرد به طور مساوی از هر دو والدین ارث می برند. پس از مرگ صاحب زمین، زمین به قسمت های مساوی بین فرزندان بازمانده تقسیم می شود. در عمل، زمین اغلب قبل از فوت یکی از والدین در قالب یک معامله فروش به فرزندان خاصی واگذار می شود.

گروه های خویشاوند. خویشاوندی مبتنی بر وابستگی دو طرفه است: فرد به طور مساوی یکی از اعضای خویشاوند پدر و مادر خود است.گروه ها. سازمان خویشاوندی از نظر اجداد و نسب با جهان صنعتی متفاوت است. زیرمجموعه بزرگی از افرادی که به lwa خدمت می کنند، به اجداد توجه آیینی می شود. اعتقاد بر این است که آنها قدرت تأثیرگذاری بر زندگی افراد زنده را دارند، و برای دلجویی از آنها باید تعهدات آیینی خاصی انجام شود. پدر و مادر خدایی همه جا وجود دارد و از سنت کاتولیک نشات می گیرد. والدین یکی از دوستان یا آشنایان خود را برای حمایت از غسل تعمید کودک دعوت می کنند. این حمایت نه تنها بین کودک و پدرخوانده بلکه بین والدین کودک و پدرخوانده ها نیز رابطه ایجاد می کند. این افراد نسبت به یکدیگر تعهدات تشریفاتی دارند و یکدیگر را با عبارات خاص جنسیتی خطاب می کنند konpè (اگر فرد مورد خطاب مرد باشد) و komè ، یا makomè (اگر مخاطب زن باشد)، به معنای «همسر من».

اجتماعی شدن

مراقبت از نوزاد. در برخی مناطق، بلافاصله پس از تولد، به نوزادان داروهای تطهیر داده می شود، و در برخی مناطق، سینه از نوزادان برای دوازده تا چهل و هشت ساعت اول دریغ می شود، عملی که با آموزش آموزش دیده های غربی مرتبط است. پرستاران مکمل های مایع معمولاً در دو هفته اول زندگی معرفی می شوند و مکمل های غذایی اغلب سی روز پس از تولد و گاهی زودتر شروع می شوند. نوزادان به طور کامل از شیر گرفته می شوندواقع در کمربند طوفان کارائیب.

جمعیت شناسی. جمعیت به طور پیوسته از 431140 نفر در زمان استقلال در سال 1804 به 6.9 میلیون نفر به 7.2 میلیون در سال 2000 افزایش یافته است. هائیتی یکی از پرجمعیت ترین کشورهای جهان است. تا دهه 1970، بیش از 80 درصد جمعیت در نواحی روستایی ساکن بودند و امروزه بیش از 60 درصد در روستاها، دهکده‌ها و خانه‌های مسکونی پراکنده در سراسر مناظر روستایی به زندگی ادامه می‌دهند. پایتخت شهر پورتو پرنس است که پنج برابر بزرگتر از بزرگترین شهر بعدی کیپ هائیتی است.

بیش از یک میلیون هائیتی متولد بومی در خارج از کشور زندگی می کنند. هر سال پنجاه هزار نفر دیگر کشور را ترک می کنند، عمدتاً به ایالات متحده و همچنین کانادا و فرانسه. تقریباً 80 درصد از مهاجران دائمی از طبقات متوسط ​​و بالای تحصیل کرده هستند، اما تعداد بسیار زیادی از هائیتی های طبقه پایین به طور موقت به جمهوری دومینیکن و ناسائو باهاما مهاجرت می کنند تا در مشاغل کم درآمد در اقتصاد غیررسمی کار کنند. تعداد نامعلومی از مهاجران کم درآمد در خارج از کشور باقی مانده اند.

وابستگی زبانی. در بیشتر تاریخ کشور، زبان رسمی فرانسه بوده است. با این حال، زبانی که اکثریت قریب به اتفاق مردم به آن صحبت می‌کنند kreyol است، که تلفظ و واژگان آن عمدتاً از فرانسوی گرفته شده است اما نحو آن شبیه به زبان دیگر است.در هجده ماهگی

تربیت و آموزش کودک. کودکان بسیار خردسال مورد اغوا قرار می گیرند، اما در سن هفت یا هشت سالگی اکثر کودکان روستایی به کارهای جدی مشغول می شوند. کودکان در بازیابی آب و هیزم خانگی و کمک به پخت و پز و نظافت خانه بسیار مهم هستند. بچه ها از دام ها مراقبت می کنند، به والدین خود در باغ کمک می کنند و کارهایشان را انجام می دهند. والدین و سرپرستان اغلب تنبیه گران خشن هستند و کودکان در سن کار ممکن است به شدت شلاق بخورند. از کودکان انتظار می رود که نسبت به بزرگسالان محترمانه و مطیع اعضای خانواده باشند، حتی نسبت به خواهر و برادرهایی که تنها چند سال از خودشان بزرگتر هستند. آنها اجازه ندارند در هنگام سرزنش به بزرگسالان صحبت کنند یا خیره شوند. از آنها انتظار می رود تشکر و قدردانی کنند. اگر به کودک تکه ای میوه یا نان داده شود، باید فورا شروع به شکستن غذا و توزیع آن بین کودکان دیگر کند. فرزندان خانواده‌های نخبه به‌طور بدنام خراب شده‌اند و از سنین پایین پرورش می‌یابند تا بر هموطنان کم‌بخت‌تر خود مسلط شوند.

اهمیت و اعتبار فوق العاده ای به آموزش داده می شود. اکثر والدین روستایی سعی می کنند فرزندان خود را حداقل به مدرسه ابتدایی بفرستند و کودکی که ممتاز است و والدینش می توانند هزینه های آن را بپردازند، به سرعت از مطالبات کاری که از سایر کودکان وضع می شود معاف می شوند.

پرورش ( restavek ) سیستمی است که در آن کودکان به افراد یا خانواده های دیگر داده می شوند.به منظور انجام خدمات داخلی این انتظار وجود دارد که کودک به مدرسه فرستاده شود و پرورش به نفع کودک باشد. مهمترین رویدادهای آیینی در زندگی کودک غسل تعمید و اولین عشای ربانی است که بیشتر در میان طبقه متوسط ​​و نخبگان رایج است. هر دو رویداد با جشنی از جمله کولاهای هائیتی، کیک یا رول های نان شیرین، نوشیدنی های رام شیرین، و در صورت توانایی خانواده، یک غذای گرم شامل گوشت مشخص می شوند.

آموزش عالی. به طور سنتی، نخبگان شهری تحصیلکرده و بسیار کوچکی وجود داشته است، اما در سی سال گذشته تعداد زیادی از شهروندان تحصیلکرده به سرعت در حال افزایش از منشاء روستایی نسبتاً فروتن بوده اند، اگرچه به ندرت از فقیرترین افراد اجتماعی هستند. اقشار. این افراد در دانشکده های پزشکی و مهندسی تحصیل می کنند و ممکن است در دانشگاه های خارج از کشور تحصیل کنند.

یک دانشگاه خصوصی و یک دانشگاه دولتی کوچک در پورتو پرنس، از جمله یک دانشکده پزشکی وجود دارد. هر دو فقط چند هزار دانش آموز ثبت نام کرده اند. بسیاری از فرزندان طبقه متوسط ​​و

کارناوالی که قبل از لنت برگزار می شود، محبوب ترین جشنواره هائیتی است. خانواده های نخبه در دانشگاه های ایالات متحده، مکزیکو سیتی، مونترال، جمهوری دومینیکن، و تا حد بسیار کمتری، فرانسه و آلمان تحصیل می کنند.

آداب معاشرت

هنگام ورود به حیاط مردم هائیتی فریاد می زنند onè ("افتخار")، و از میزبان انتظار می رود respè ("احترام") پاسخ دهد. بازدیدکنندگان از خانه هرگز دست خالی یا بدون نوشیدن قهوه یا حداقل بدون عذرخواهی از خانه خارج نمی شوند. عدم اعلام خروج، بی ادبی محسوب می شود.

مردم نسبت به احوالپرسی بسیار احساس می کنند، که اهمیت آن به ویژه در مناطق روستایی بسیار قوی است، جایی که افرادی که در مسیر یا در یک روستا با هم ملاقات می کنند، اغلب قبل از درگیر شدن در گفتگوی بیشتر یا ادامه راه، چندین بار سلام می کنند. مردان هنگام ملاقات و رفتن دست می دهند، زن و مرد هنگام احوالپرسی گونه های یکدیگر را می بوسند، زنان گونه های یکدیگر را می بوسند و زنان روستایی به عنوان نمایش دوستی بر لب های دوستان زن می بوسند.

زنان جوان از هر نوع سیگار یا مشروبات الکلی استفاده نمی کنند مگر در مناسبت های جشن. مردان معمولاً در جنگ خروس‌ها، تشییع جنازه و جشن‌ها سیگار می‌کشند و مشروب می‌نوشند، اما در مصرف الکل زیاده روی نمی‌کنند. با بالا رفتن سن و درگیر شدن در بازاریابی دوره گرد، زنان اغلب شروع به نوشیدن کلرن (رم) می کنند و از انفیه و/یا تنباکو در پیپ یا سیگار استفاده می کنند. مردان بیشتر مستعد استعمال تنباکو، به ویژه سیگار، هستند تا مصرف انفیه.

از مردان و به خصوص زنان انتظار می رود که در حالت های متواضعانه بنشینند. حتی افرادی که با یکدیگر صمیمی هستند، گاز دادن در حضور دیگران را بسیار بی ادبانه می دانند. مردم هائیتی هنگام ورود می گویند ببخشید ( eskize-m ).فضای شخص دیگری مسواک زدن دندان ها یک عمل جهانی است. مردم همچنین قبل از سوار شدن به اتوبوس‌های عمومی برای حمام کردن بسیار تلاش می‌کنند، و حمام کردن قبل از سفر، حتی اگر قرار باشد در زیر آفتاب داغ انجام شود، صحیح است.

زنان و به خصوص مردان معمولاً در ملاء عام به عنوان نمایش دوستی دست می گیرند. این معمولاً توسط خارجی ها به عنوان همجنس گرایی اشتباه گرفته می شود. زنان و مردان به ندرت نسبت به جنس مخالف محبت عمومی نشان می دهند اما در خلوت محبت می کنند.

مردم در مورد هر چیزی که به پول مربوط می شود چانه زنی می کنند، حتی اگر پول مشکلی نداشته باشد و قیمت آن قبلاً تعیین شده یا معلوم باشد. رفتار جیوه‌ای عادی در نظر گرفته می‌شود و بحث‌ها رایج، متحرک و بلند هستند. انتظار می رود که افراد طبقه بالاتر یا دارای امکانات با درجه ای از بی حوصلگی و تحقیر با افراد زیر دست خود رفتار کنند. در تعامل با افراد دارای موقعیت پایین تر یا حتی دارای رتبه اجتماعی برابر، افراد تمایل دارند به ظاهر، کاستی ها یا ناتوانی ها اشاره کنند. خشونت نادر است اما هنگامی که شروع می شود اغلب به سرعت به خونریزی و آسیب های جدی تبدیل می شود.

دین

اعتقادات دینی. مذهب رسمی دولتی کاتولیک است، اما در طول چهار دهه اخیر فعالیت های تبلیغی پروتستان نسبت افرادی که خود را کاتولیک معرفی می کنند از بیش از 90 درصد در سال 1960 به کمتر از 70 درصد در سال 2000 کاهش داده است.

هائیتی استمعروف به مذهب عامه‌اش است که برای تمرین‌کنندگانش به عنوان «خدمت به lwa » شناخته می‌شود، اما در ادبیات و دنیای خارج به عنوان وودو ( vodoun ) شناخته می‌شود. این مجموعه مذهبی ترکیبی ترکیبی از باورها، آیین‌ها و متخصصان مذهبی آفریقایی و کاتولیک است و تمرین‌کنندگان آن ( sèvitè ) همچنان اعضای یک کلیسای کاتولیک هستند. vodoun که مدت‌ها توسط دنیای خارج به عنوان "جادوی سیاه" کلیشه‌ای شناخته می‌شد، در واقع مذهبی است که متخصصان آن بیشتر درآمد خود را از شفای بیماران به‌جای حمله به قربانیان هدف می‌گیرند.

بسیاری از مردم وودو را رد کرده اند و در عوض katolik fran ("کاتولیک های غیرمختلط" که کاتولیک را با خدمت به lwa ترکیب نمی کنند) یا levanjil , (پروتستان ها). ادعای رایج که همه مردم هائیتی به طور مخفیانه وودو انجام می دهند نادرست است. کاتولیک ها و پروتستان ها به طور کلی به وجود lwa، معتقدند، اما آنها را شیاطین می دانند تا اینکه به ارواح خانواده خدمت کنند. درصد کسانی که به صراحت به خانواده lwa خدمت می کنند ناشناخته است اما احتمالاً زیاد است.

عمل کنندگان مذهبی. جدای از کشیش‌های کلیسای کاتولیک و هزاران خدمتگزار پروتستان، که بسیاری از آنها توسط هیئت‌های انجیلی از ایالات متحده آموزش دیده و حمایت می‌شوند، متخصصان مذهبی غیررسمی در حال افزایش هستند. قابل توجه ترین وودو هستندمتخصصانی که در مناطق مختلف با نام‌های مختلف شناخته می‌شوند ( houngan، bokò، gangan ) و در مورد متخصصان زن به عنوان manbo شناخته می‌شوند. (در نظر گرفته می شود که زنان دارای همان قدرت معنوی مردان هستند، اگرچه در عمل تعداد houngan بیشتر از manbo وجود دارد.) همچنین کشیش های بوته ای نیز وجود دارند ( pè savann ) که دعاهای خاص کاتولیک ها را در مراسم تشییع جنازه و دیگر مناسبت های تشریفاتی می خواندند، و hounsi ، زنانی را آغاز کردند که به عنوان دستیاران تشریفاتی houngan یا manbo خدمت می کنند.

آیین ها و اماکن مقدس. مردم به یک سری از اماکن مقدس زیارت می کنند. آن مکان‌ها در ارتباط با مظاهر قدیسان خاص محبوب شدند و با ویژگی‌های جغرافیایی غیرعادی مانند آبشار Saut d'Eau، معروف‌ترین مکان‌های مقدس مشخص شده‌اند. آبشارها و گونه های خاصی از درختان بزرگ مقدس هستند زیرا اعتقاد بر این است که آنها خانه ارواح و مجرای ورود ارواح به دنیای انسان های زنده هستند.

مرگ و زندگی پس از مرگ. اعتقادات مربوط به زندگی پس از مرگ بستگی به مذهب فرد دارد. کاتولیک ها و پروتستان های سختگیر به وجود پاداش یا مجازات پس از مرگ اعتقاد دارند. تمرین‌کنندگان وودو تصور می‌کنند که روح همه متوفی‌ها به خانه‌ای «زیر آب» می‌رود، که اغلب با جین لافریک مرتبط است.("L'Afrique Guinée" یا آفریقا). مفاهیم پاداش و مجازات در زندگی پس از مرگ با vodoun بیگانه است.

لحظه مرگ با زاری آیینی در میان اعضای خانواده، دوستان و همسایگان مشخص می شود. مراسم تشییع جنازه رویدادهای اجتماعی مهمی هستند و شامل چندین روز تعامل اجتماعی از جمله ضیافت و مصرف رم است. اعضای خانواده از راه دور می آیند تا در خانه بخوابند و دوستان و همسایه ها در حیاط جمع می شوند. مردان دومینو بازی می کنند در حالی که زنان آشپزی می کنند. معمولاً در عرض یک هفته، اما گاهی چندین سال بعد، تشییع جنازه با priè، نه شب معاشرت و مراسم مذهبی دنبال می شود. بناهای یادبود تدفین و سایر آیین های مرده زنی اغلب پرهزینه و پیچیده هستند. مردم به طور فزاینده ای تمایلی به دفن شدن در زیر زمین ندارند، ترجیح می دهند در بالای زمین در یک kav دفن شوند، یک مقبره استادانه چند اتاقه ای که ممکن است قیمتی بیشتر از خانه ای داشته باشد که فرد در زمان زنده بودن در آن زندگی می کرد. هزینه‌های مربوط به مراسم مردابی رو به افزایش بوده و به عنوان یک مکانیسم تسطیح که منابع را در اقتصاد روستایی توزیع می‌کند، تعبیر می‌شود.

پزشکی و مراقبت‌های بهداشتی

مالاریا، حصبه، سل، انگل‌های روده‌ای و بیماری‌های مقاربتی بر جمعیت تأثیر می‌گذارند. تخمین HIV در بین سنین بیست و دو تا چهل و چهار سال به 11 درصد می رسد و تخمین ها در میان روسپی ها در پایتخت به این اندازه است.تا 80 درصد به ازای هر هشت هزار نفر کمتر از یک پزشک وجود دارد. امکانات پزشکی بودجه ضعیفی دارند و پرسنل کمی دارند و اکثر کارکنان مراقبت های بهداشتی بی کفایت هستند. امید به زندگی در سال 1999 کمتر از پنجاه و یک سال بود.

در غیاب مراقبت های پزشکی مدرن، سیستم پیچیده ای از شفا دهندگان بومی تکامل یافته است، از جمله

زنان معمولاً مسئول نگهداری از خانه و بازاریابی محصولات باغ هستند. متخصصان گیاهان دارویی را به عنوان پزشکان برگ ( مدسین فی )، ماماهای مادربزرگ ( fam saj )، ماساژورها ( manyè )، متخصصان تزریق ( ) می شناسند. شارلاتان )، و شفا دهندگان معنوی. مردم ایمان زیادی به روش های غیررسمی شفا دارند و معمولاً معتقدند که HIV قابل درمان است. با گسترش انجیلیسم پنطیکاستی، شفای ایمان مسیحی به سرعت گسترش یافته است.

جشن های سکولار

مرتبط با آغاز فصل مذهبی روزه، کارناوال محبوب ترین و فعال ترین فستیوال است که شامل موسیقی سکولار، رژه، رقص در خیابان ها و مصرف فراوان الکل می شود. . پیش از کارناوال چندین روز گروه های موسیقی رارا، گروه های سنتی با گروه های بزرگی از افراد با لباس های خاص که با موسیقی واکسن (ترومپت بامبو) و طبل می رقصند، تحت رهبری کارگردانی که سوت می زند و دست می زند، برگزار می شود. یک تازیانه. از دیگر جشنواره ها می توان به روز استقلال (1ژانویه)، روز Bois Cayman (14 اوت، جشن یک مراسم افسانه ای که در آن بردگان نقشه انقلاب را در 1791 طراحی کردند)، روز پرچم (18 مه)، و ترور Dessalines، اولین حاکم هائیتی مستقل (17 اکتبر).

هنر و علوم انسانی

پشتیبانی از هنر. دولت ورشکسته گاهی اوقات از هنرها حمایت می کند، معمولاً برای گروه های رقص.

ادبیات. ادبیات هائیتی عمدتاً به زبان فرانسوی نوشته شده است. این نخبگان چندین نویسنده با شهرت بین‌المللی از جمله ژان پرایس مارس، ژاک رومن و ژاک استفان الکسیس تولید کرده‌اند.

هنرهای گرافیکی. مردم هائیتی تمایل زیادی به دکوراسیون و رنگ های روشن دارند. قایق های چوبی به نام kantè ، اتوبوس های مدرسه دست دوم ایالات متحده به نام kamion ، و کامیون های کوچک سرپوشیده به نام taptap با موزاییک های رنگارنگ تزئین شده اند و نام های شخصی مانند آنها داده شده است. kris kapab (مسیح توانا) و gras a dieu (خدا را شکر). نقاشی هائیتی در دهه 1940 زمانی که مدرسه ای از هنرمندان «ابتدای» تشویق شده توسط کلیسای اسقفی در پورتو پرنس شروع به کار کرد، رایج شد. از آن زمان، جریان ثابتی از نقاشان با استعداد از طبقه متوسط ​​رو به پایین ظهور کرده است. با این حال، نقاشان نخبه تحصیل کرده در دانشگاه و گالری داران بیشترین سود را از شناخت بین المللی برده اند. همچنین یک صنعت پر رونق وجود داردنقاشی‌ها، ملیله‌ها، و صنایع دستی چوب، سنگ و فلز با کیفیت پایین که بسیاری از آثار هنری فروخته شده به گردشگران در جزایر دیگر کارائیب را تامین می‌کند.

هنرهای نمایشی. سنت غنی موسیقی و رقص وجود دارد، اما تعداد کمی از اجراها از بودجه عمومی برخوردار هستند.

کتابشناسی

Cayemittes، Michel، Antonio Rival، Bernard Barrere، Gerald Lerebours، and Michaele Amedee Gedeon. Enquete Mortalite، Morbidite et Utilization des Services، 1994-1995.

سیا. کتاب حقایق جهانی سیا، 2000.

کورلندر، هارولد. The Hoe and the Drum: Life and Lore of the Haiti People, 1960.

Crouse, Nellis M. The French Struggle for the West Indies 1665-1713, 1966.

دیویند، جاش و دیوید اچ. کینلی III. کمک به مهاجرت: تأثیر کمک های توسعه بین المللی در هائیتی، 1988.

Farmer, Paul. کاربردهای هائیتی، 1994.

——. "کمک ها و اتهامات: هائیتی و جغرافیای سرزنش." Ph.D. پایان نامه. دانشگاه هاروارد، 1990.

Fass, Simon. اقتصاد سیاسی در هائیتی: درام بقا، l988.

گگوس، دیوید پاتریک. برده داری، جنگ و انقلاب: اشغال بریتانیا در سنت دومینگ 1793-1798، 1982.

هاینل، رابرت دبز، و نانسی گوردون هاینل. نوشته شده در خون: داستان مردم هائیتی، 1978.

هرسکویتز، ملویل جی. زندگی در یککریول ها با تصویب قانون اساسی جدید در سال 1987، kreyol به عنوان زبان رسمی اصلی وضعیت رسمی داده شد. زبان فرانسه به عنوان زبان رسمی ثانویه تنزل یافت، اما همچنان در میان نخبگان و در دولت غالب است و به عنوان نشانگر طبقه اجتماعی و مانعی برای افراد کم سواد و فقرا عمل می کند. تخمین زده می شود که 5 تا 10 درصد از مردم به زبان فرانسوی مسلط صحبت می کنند، اما در دهه های اخیر مهاجرت گسترده به ایالات متحده و در دسترس بودن تلویزیون کابلی از ایالات متحده به انگلیسی کمک کرده است تا زبان فرانسه را به عنوان زبان دوم در بسیاری از بخش های جمعیت جایگزین کند.

سمبولیسم. ساکنان اهمیت فوق العاده ای برای اخراج فرانسوی ها در سال 1804 قائل هستند، رویدادی که هائیتی را به اولین کشور مستقل سیاه پوست در جهان تبدیل کرد و تنها دومین کشور در نیمکره غربی بود که به استقلال از اروپای امپراتوری دست یافت. . برجسته ترین نمادهای ملی پرچم، ارگ هانری کریستوف و مجسمه "مارون ناشناخته" ( Maroon inconnu )، یک انقلابی سینه برهنه

هائیتی است. بوق زدن صدف حلزونی در فراخوانی به اسلحه. کاخ ریاست جمهوری همچنین یک نماد ملی مهم است.

تاریخ و روابط قومی

ظهور یک ملت. هیسپانیولا توسط کریستف کلمب در سال 1492 کشف شد و اولین جزیره در نو بود.دره هائیتی، 1937.

جیمز، سی ال آر. ژاکوبن های سیاه، 1963.

لیبورن، جیمز جی. مردم هائیتی، 1941، 1966.

Lowenthal، Ira. "ازدواج 20 ساله است، فرزندان 21 ساله: ساخت فرهنگی ازدواج در روستایی هائیتی." Ph.D. پایان نامه. دانشگاه جان هاپکینز، بالتیمور، 1987.

لوندال، متس. اقتصاد هائیتی: انسان، زمین، و بازارها، 1983.

Metraux، Alfred. وودو در هائیتی، ترجمه هوگو چارتریس، 1959، 1972.

مترو، رودا. "Kith and Kin: A Study of Creole Social Structure in Marbial, Haiti." Ph.D. پایان نامه: دانشگاه کلمبیا، نیویورک، 1951.

Moral, Paul. Le Paysan Haitien, 1961.

Moreau, St. Mery. توضیحات de la Partie Francaise de Saint-Domingue، 1797، 1958.

موری، جرالد اف. Ph.D. پایان نامه. دانشگاه کلمبیا، 1977.

نیکولز، دیوید. از Dessalines تا Duvalier، 1974.

Rotberg, Robert I., with Christopher A. Clague. Haiti: The Politics of Squalor, 1971.

Rouse, Irving. تاینوها: ظهور و انحطاط مردمی که به کلمب سلام کردند، 1992.

شوارتز، تیموتی تی. "کودکان ثروت فقرا هستند": باروری بالا و اقتصاد روستایی ژان رابل، هائیتی." پایان نامه دکتری دانشگاه فلوریدا،Gainesville، 2000.

Simpson، George Eaton. "موسسات جنسی و خانوادگی در شمال هائیتی." مردم شناس آمریکایی، 44: 655-674، 1942.

اسماکر، گلن ریچارد. "دهقانان و سیاست توسعه: مطالعه در طبقه و فرهنگ." Ph.D. پایان نامه. مدرسه جدید برای تحقیقات اجتماعی، 1983.

—T IMOTHY T. S CHWARTZ

H ERZEGOVINA S EE B OSNIA AND H ERZEGOVINA

همچنین مقاله مربوط به هائیتیرا بخوانید از ویکی پدیاجهان توسط اسپانیایی ها حل و فصل شده است. در سال 1550، فرهنگ بومی سرخپوستان تاینو از جزیره ناپدید شد و هیسپانیولا تبدیل به یک پس‌آب نادیده گرفته شده امپراتوری اسپانیا شد. در اواسط دهه 1600، یک سوم غربی جزیره توسط جویندگان ثروت، مغرورانه، و مستعمره‌های سرکش که عمدتاً فرانسوی بودند، پر جمعیت بود که به دزدان دریایی و دزدان دریایی تبدیل شدند، به شکار گاو و خوک‌های وحشی که اولین بازدیدکنندگان اروپایی رها می‌کردند و گوشت دودی را به آنها می‌فروختند. کشتی های عبوری در اواسط دهه 1600، فرانسوی ها در جنگی غیررسمی علیه اسپانیایی ها، از بوکانیرها به عنوان مزدوران (آزاد بوترها) استفاده کردند. در معاهده ریسویک در سال 1697، فرانسه اسپانیا را مجبور کرد که یک سوم غربی هیسپانیولا را واگذار کند. این منطقه به مستعمره فرانسه سنت دومینگ تبدیل شد. در سال 1788، این مستعمره به "جواهر آنتیل"، ثروتمندترین مستعمره جهان تبدیل شد.

در سال 1789، انقلاب در فرانسه باعث ایجاد اختلاف در مستعمره شد، که جمعیت آن نیم میلیون برده (نیمی از کل بردگان در دریای کارائیب) بود. بیست و هشت هزار آخوند و سیاه پوست آزاد که بسیاری از آنها مالکان ثروتمند بودند. و سی و شش هزار گلکار سفیدپوست، پیشه وران، رانندگان برده و زمین داران کوچک. در سال 1791، سی و پنج هزار برده در یک قیام برخاستند، هزار مزرعه را با خاک یکسان کردند و به تپه ها رفتند. سیزده سال جنگ و طاعون به دنبال داشت. نیروهای اسپانیایی، انگلیسی و فرانسوی به زودی در حال نبرد بودنددیگری برای کنترل مستعمره. قدرت های امپراتوری بردگان را نظامی کردند و آنها را در هنرهای جنگی "مدرن" آموزش دادند. Grands blancs (استعمارگران سفیدپوست ثروتمند)، petits blancs (کشاورزان کوچک و سفیدپوستان طبقه کارگر)، mulatres (mulattoes) و noirs (سیاهان آزاد) دعوا کردند، نقشه کشیدند و کنجکاو کردند. هر گروه ذینفع محلی در هر فرصتی از موقعیت خود برای دستیابی به اهداف سیاسی و اقتصادی خود استفاده می کرد. از میان این آشوب، برخی از بزرگترین مردان نظامی سیاه پوست در تاریخ ظهور کردند، از جمله توسن لوورتور. در سال 1804، آخرین سربازان اروپایی توسط ائتلافی از بردگان و ملاتوهای سابق به شدت شکست خوردند و از جزیره رانده شدند. در ژانویه 1804، ژنرال های شورشی اعلام استقلال کردند و هائیتی را به عنوان اولین کشور مستقل "سیاه" در جهان مدرن و دومین مستعمره در نیمکره غربی برای کسب استقلال از اروپای امپراتوری افتتاح کردند.

همچنین ببینید: ارمنی های آمریکایی - تاریخ، جمهوری ارمنی، مهاجرت به آمریکا

هائیتی از زمان به دست آوردن استقلال، لحظات شکوه زودگذری داشته است. پادشاهی اوایل قرن هجدهم که توسط هنری کریستف اداره می شد در شمال رونق یافت و رونق گرفت و از 1822 تا 1844 هائیتی بر کل جزیره حکومت کرد. اواخر قرن نوزدهم دوره‌ای از جنگ‌های داخلی شدید بود که در آن ارتش‌های متلاشی با حمایت سیاستمداران شهری و تاجران توطئه‌گر غربی بارها پورتو پرنس را غارت کردند. تا سال 1915، سالی که تفنگداران دریایی ایالات متحده نوزده سال را آغاز کردندبا اشغال کشور، هائیتی در میان فقیرترین کشورها در نیمکره غربی بود.

هویت ملی. در طول قرن انزوای نسبی که پس از استقلال به وجود آمد، دهقانان سنت های متمایزی را در آشپزی، موسیقی، رقص، لباس، آیین و مذهب توسعه دادند. برخی از عناصر فرهنگ های آفریقایی مانند دعاهای خاص، چند کلمه و ده ها موجودیت روحی باقی می مانند، اما فرهنگ هائیتی از فرهنگ های آفریقایی و دیگر فرهنگ های دنیای جدید متمایز است.

روابط قومی. تنها تقسیم‌بندی قومی سوری‌ها ، مهاجران لوانتینی اوایل قرن بیستم است که جذب نخبگان تجاری شده‌اند، اما اغلب خود را بر اساس ریشه‌های اجدادی خود می‌شناسند. هائیتی‌ها به همه افراد خارجی، حتی افراد تیره پوست از اجداد آفریقایی، به عنوان blan ("سفید") اشاره می‌کنند.

در جمهوری دومینیکن همسایه، علیرغم حضور بیش از یک میلیون کارگر مزرعه هائیتی، خدمتکاران، و کارگران شهری، تعصب شدیدی علیه هائیتی ها وجود دارد. در سال 1937، رافائل تروخیو، دیکتاتور دومینیکن، دستور کشتار حدود 15 تا 35 هزار هائیتی ساکن جمهوری دومینیکن را صادر کرد.

شهرسازی، معماری و استفاده از فضا

مشهورترین دستاوردهای معماری، کاخ سان سوچی پادشاه هنری کریستف پس از استقلال است که تقریباً به طور کامل توسط یک قصر ویران شد.زمین لرزه در اوایل دهه 1840، و قلعه بالای کوه او، Citadelle Laferrière، که تا حد زیادی دست نخورده باقی مانده است.

مناظر روستایی معاصر تحت سلطه خانه هایی است که سبک آنها از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت است. اکثر آنها کلبه های یک طبقه و دو اتاقه هستند که معمولاً دارای ایوان جلو هستند. در نواحی خشک و بدون درخت، خانه ها از سنگ یا چوب و ضماد بیرونی با گل یا آهک ساخته می شوند. در مناطق دیگر، دیوارها از نخل بومی به راحتی تراشیده می شوند. در مناطق دیگر، به ویژه در جنوب، خانه ها از کاج هیسپانیولا و چوب های سخت محلی ساخته شده اند. زمانی که مالک می تواند آن را بپردازد، بیرون خانه با مجموعه ای از رنگ های پاستلی رنگ آمیزی می شود، نمادهای عرفانی اغلب بر روی دیوارها نقاشی می شود و سایبان ها با تزئینات رنگارنگ حکاکی شده با دست.

در شهرها، بورژوازی اوایل قرن بیستم، کارآفرینان خارجی و روحانیون کاتولیک سبک معماری ویکتوریایی فرانسه و جنوب ایالات متحده را با هم ترکیب کردند و خانه شیرینی زنجفیلی روستایی را به اوج هنری خود رساندند و عمارت های چوبی و آجری رنگارنگ خارق العاده ای ساختند. درهای دوتایی، سقف های شیب دار، برجک ها، قرنیزها، بالکن های وسیع، و تزئینات پیچیده حک شده. این سازه های نفیس در اثر بی توجهی و آتش سوزی به سرعت در حال ناپدید شدن هستند. امروزه به طور فزاینده ای خانه های بلوکی و سیمانی مدرن هم در روستاهای استان و هم در مناطق شهری پیدا می شود. صنعتگران اینها را جدید داده اندبا استفاده از سنگریزه های تعبیه شده، سنگ های تراش خورده، نقش برجسته سیمانی از پیش ساخته شده، ردیف های نرده های شکل دار، برجک های بتنی، سقف های سیمانی پیچیده، بالکن های بزرگ، تزئینات آهن فرفورژه جوش داده شده هنرمندانه و میله های پنجره ای که شبیه آن را به تصویر می کشد، ویژگی های سنتی شیرینی زنجفیلی را در خود جای داده است. خانه های شیرینی زنجبیلی



هائیتی‌ها در گونایوس، برکناری رئیس جمهور ژان کلود دووالیه را در فوریه 1986 جشن می‌گیرند.

غذا و اقتصاد

غذا در زندگی روزمره. کمبودهای تغذیه ای ناشی از دانش ناکافی نیست بلکه ناشی از فقر است. اکثر ساکنان درک پیچیده ای از نیازهای غذایی دارند و یک سیستم به طور گسترده شناخته شده از دسته های غذایی بومی وجود دارد که به طبقه بندی تغذیه ای مدرن و علمی نزدیک است. روستایی هائیتی کشاورزان امرار معاش نیستند. زنان دهقان معمولا بیشتر محصول خانواده را در بازارهای فضای باز منطقه می فروشند و از پول آن برای خرید غذاهای خانگی استفاده می کنند.

برنج و لوبیا به عنوان غذای ملی در نظر گرفته می شود و رایج ترین وعده غذایی در مناطق شهری است. غذاهای سنتی روستایی سیب زمینی شیرین، مانیوک، سیب زمینی، ذرت، برنج، نخود کبوتر، لوبیا چشم بلبلی، نان و قهوه هستند. اخیراً، یک ترکیب گندم و سویا از ایالات متحده در رژیم غذایی گنجانده شده است.

خوراکی های مهم عبارتند از نیشکر، انبه، نان شیرین، بادام زمینی و دانه کنجدخوشه های ساخته شده از شکر قهوه ای ذوب شده، و آب نبات های ساخته شده از آرد bittermanioc. مردم یک خمیر شکر خام اما بسیار مغذی به نام راپادو درست می کنند.

مردم هائیتی به طور کلی دو وعده غذایی در روز می خورند: یک صبحانه کوچک قهوه و نان، آب میوه، یا یک تخم مرغ و یک وعده بعد از ظهر بزرگ که منبع کربوهیدراتی مانند مانیون، سیب زمینی شیرین یا برنج است. وعده بعد از ظهر همیشه شامل لوبیا یا سس لوبیا است و معمولاً مقدار کمی مرغ، ماهی، بز یا کمتر متداول گوشت گاو یا گوسفند است که معمولاً به عنوان سس با پایه رب گوجه فرنگی تهیه می شود. میوه ها به عنوان میان وعده بین وعده های غذایی ارزشمند هستند. افراد غیر نخبه لزوماً وعده های غذایی اجتماعی یا خانوادگی نمی خورند و افراد هر جا که راحت باشند غذا می خورند. یک میان وعده معمولاً شب ها قبل از خواب میل می شود.

آداب و رسوم غذا در مناسبت های تشریفاتی. مناسبت‌های جشن مانند مهمانی‌های غسل تعمید، اولین عشای ربانی و ازدواج شامل کولاهای هائیتی اجباری، کیک، معجون چاشنی رام خانگی ( kleren ) و یک نوشیدنی غلیظ میخ‌دار ساخته شده با تغلیظ شده است. شیر به نام کرماس . طبقه متوسط ​​و نخبگان همان جشن ها را با نوشابه های غربی، رام هائیتی (Babouncourt)، آبجو ملی (Prestige) و آبجوهای وارداتی برگزار می کنند. سوپ کدو تنبل ( بویون )در روز سال نو می خورند.

اقتصاد پایه. هائیتی فقیرترین کشور غرب است

Christopher Garcia

کریستوفر گارسیا یک نویسنده و محقق با تجربه است که علاقه زیادی به مطالعات فرهنگی دارد. او به عنوان نویسنده وبلاگ محبوب، دایره المعارف فرهنگ جهانی، تلاش می کند تا بینش و دانش خود را با مخاطبان جهانی به اشتراک بگذارد. کریستوفر با مدرک کارشناسی ارشد در انسان شناسی و تجربه سفر گسترده، چشم اندازی منحصر به فرد را به جهان فرهنگی ارائه می دهد. از پیچیدگی‌های غذا و زبان گرفته تا تفاوت‌های ظریف هنر و مذهب، مقالات او دیدگاه‌های شگفت‌انگیزی را در مورد بیان‌های گوناگون بشریت ارائه می‌کنند. نوشته های جذاب و آموزنده کریستوفر در نشریات متعددی به نمایش درآمده است، و آثار او پیروان فزاینده ای از علاقه مندان به فرهنگ را به خود جلب کرده است. کریستوفر چه در سنت‌های تمدن‌های باستانی و چه در جستجوی آخرین روندهای جهانی‌شدن، وقف نورپردازی ملیله‌های غنی فرهنگ بشری است.