امریلون

 امریلون

Christopher Garcia

فهرست مطالب

نام‌های قومی: Emereñon، Emerilon، Emerion، Mereo، Mereyo، Teco


100 Emerillon باقیمانده در سکونتگاه‌هایی در گویان فرانسه در کاموپی، یکی از شاخه‌های رودخانه Oiapoque، زندگی می‌کنند. تامپوک، شاخه ای از مارونی (به ترتیب در نزدیکی برزیل و سورینام)، و به زبانی صحبت می کنند که متعلق به خانواده Tupí-Guaraní است.

همچنین ببینید: دین و فرهنگ بیانی - مسافران ایرلندی

اولین رکوردهای تماس بین امریلون و اروپایی ها در اوایل قرن هجدهم ظاهر شد، زمانی که امریلون ها تقریباً در همان منطقه ای بودند که اکنون در آن ساکن هستند. معلوم نیست که آنها ممکن است قبل از مهاجرت به گویان فرانسه در کجا زندگی می کردند. در سال 1767 گزارش شد که آنها 350 تا 400 نفر جمعیت داشتند و در روستاهای ساحل چپ مارونی زندگی می کردند. آنها توسط سرخپوستان گالیبی که زنان و کودکان را اسیر می کردند تا به عنوان برده در سورینام بفروشند مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.

ناظران اولیه نوشتند که امریلون ها بیشتر از سایر سرخپوستان منطقه کوچ نشین بودند: امریلون ها عمدتاً شکارچیان بودند و فقط به اندازه کافی مانیون رشد کردند تا نیازهایشان را تامین کنند. چون آنها پنبه نمی کارند، بانوج های خام خود را از پوست می سازند. با این حال، آنها رنده های مانیوک را برای تجارت می ساختند. در قرن نوزدهم، آنها در اثر جنگ تضعیف شدند تا جایی که به عنوان برده به اویامپیک، دشمنان سابق آنها خدمت کردند. در اواخر قرن نوزدهم، امریلون رابطه نزدیکی با جویندگان طلای کرئول ایجاد کرد، بیماری های همه گیر باعث شد.از تعداد آنها کاسته شد و آنها به طرز قابل توجهی اهل فرهنگ شده بودند، به زبان کرئول صحبت می کردند و لباس های غربی می پوشیدند. آنها اسلحه هایی داشتند که از جستجوگران در تجارت آرد تهیه شده از مانیوکی که در باغ هایشان پرورش می دادند، تهیه کرده بودند.

تقریباً 100 سال بعد، حدود 60 نفر از Emerillon زنده مانده بودند که در وضعیت بسیار بدی قرار داشتند. چندین بزرگسال از نوعی فلج رنج می بردند و مرگ و میر نوزادان بالا بود. بزرگترین مشکلات آنها از رام ارزان قیمت ناشی می شد که کاوشگران در ازای آرد مانیوک آنها را تامین می کردند. امریلون ها بی تفاوت بودند و حتی خانه هایشان نیز با بی دقتی ساخته شده بود. امریلون ها که بیشتر فرهنگ خود را از دست داده بودند، نتوانستند فرهنگ جدیدی را جذب کنند، اگرچه به زبان کریول روان صحبت می کردند و با آداب و رسوم کریول آشنا بودند. در اواخر دهه 1960، کاوشگران ترک کرده بودند و امریلون از کلینیک پست هند فرانسه مراقبت های بهداشتی دریافت می کرد. تجارت کاهش یافته بود، اما هندی ها از طریق پست، آرد مانیوک و صنایع دستی را با کالاهای غربی مبادله کردند.

به دلیل کاهش تعداد، Emerillon ها نتوانستند ایده آل خود را برای ازدواج مناسب، ترجیحاً با پسر عموی خود حفظ کنند. اگرچه آنها به طور اصولی ازدواج خارج از قبیله را رد می کردند، تعدادی از فرزندان فرزندان اتحادیه های بین قبیله ای بودند. چندین خانواده نیز فرزندانی را تربیت می کردند که پدرانشان بودندکریول ها Emerillon اختلاف سنی زیاد بین همسران را می پذیرد. نه تنها ممکن است یک پیرمرد با یک دختر جوان ازدواج کند، بلکه برخی از مردان جوان نیز با زنان مسن ازدواج می کنند. چندجنسی هنوز رایج است. یک جامعه 19 نفری متشکل از یک مرد، دو همسرش، فرزندانشان و پسر مرد به همراه همسرش و دختر نیمه کرئولش بود. کوواد هنوز هم مشاهده می شود: مرد تا هشت روز پس از تولد فرزندش از هر نوع کار سنگین خودداری می کند.

اطلاعات کمی در مورد کیهان شناسی Emerillon وجود دارد، اگرچه آنها دارای شمن هستند. رهبران آنها که یکی از آنها از دولت فرانسه حقوق می گیرد، اعتبار کمی دارند.

خانه های دوران اولیه تاریخی از نوع کندوی عسل بوده و اخیراً سبک های دیگری ساخته شده است. خانه های امروزی امریلیون مستطیل شکل، از سه طرف باز، با سقفی شیبدار از برگ خرما و کفی که 1 یا 2 متر از سطح زمین بلند شده است. با استفاده از نردبان بریده شده از تنه درخت وارد خانه می شود. مبلمان شامل نیمکت ها، بانوج و پشه بندهای خریداری شده در فروشگاه است.

سبد فروشی شامل ساخت تیپیتیس (پرس مانیوک)، الک، پنکه، تشک در اندازه های مختلف و سبدهای حمل بزرگ است. کانوهای دوگوت از یک تنه درخت بزرگ که در اثر آتش سوراخ شده ساخته می شوند. کمان ها تا 2 متر طول دارند و بر اساس سبک رایج در بسیاری از گروه های گویان ساخته می شوند. تیرها به اندازه کمان هستند و امروزه معمولاً فولادی دارندنقطه. Emerillon ها دیگر از تفنگ بادی استفاده نمی کنند و سفال نمی سازند.

معیشت بر پایه باغبانی، شکار و ماهیگیری است، در حالی که جمع آوری یک فعالیت جزئی است. مانيوک تلخ اصلي است. Emerillon همچنین ذرت (قرمز، زرد و سفید)، مانیوک شیرین، سیب زمینی شیرین، سیب زمینی شیرین، نیشکر، موز، تنباکو، urucú (رنگ قرمز مشتق شده از Bixa orellana و برای رنگ بدن) و پنبه استفاده می شود. در میان گروه های اطراف پست سرخپوستان فرانسه در کاموپی، هر خانواده زمینی به مساحت 0.5 تا 1 هکتار را پاکسازی می کنند. پاکسازی و برداشت توسط احزاب کار جمعی انجام می شود: مردان در پاکسازی مزارع و زنان در برداشت همکاری می کنند. Emerillion شامل Oyampik، که روستاهایی نیز در پست دارند، در این مهمانی های کاری هستند.

مردان عمدتاً با تیر و کمان ماهی می گیرند، اما گاهی اوقات با قلاب و نخ یا سم ماهی می گیرند. پیش از این، Emerillon از شکل بومی قلاب، تله، تور و نیزه استفاده می کرد. حمل و نقل با قایق های دریایی و قایق های پوستی انجام می شود.

امروزه سلاح اصلی شکار تفنگ است. Emerillon به طور سنتی از تیر و کمان و نیزه، زوبین و تله استفاده می کرد. امریلون با کمک سگ های آموزش دیده به شکار آگوتیس، آرمادیلوس، مورچه خواران (که به خاطر پوستشان کشته می شدند و نه برای گوشتشان)، پکی، گوزن، گاو دریایی، میمون، سمور، تنبل، تاپیر و کاپیبارا را شکار کرد. Emerillon به طور سنتی از سگ نگهداری می کرد و اکنون آنها را پرورش می دهدبه ویژه برای تجارت، مبادله آنها با Wayana با مهره.

Emerillon همچنین میوه های وحشی، عسل، حشرات، خزندگان، آلو خوک، کلم خرما، گواوا، قارچ، آجیل برزیلی، و لوبیای درختی شیرین را جمع آوری می کرد.

همچنین ببینید: اقتصاد - اوسیج

حتی زمانی که جمعیت آنها بیشتر بود، امریلون ها در روستاهای کوچکی زندگی می کردند که معمولاً 30 تا 40 نفر بودند و به ندرت به 200 نفر می رسید. جنگ، ملزومات تجارت و چندین دلیل مرسوم برای ترک روستا (مانند مرگ یک ساکن). روستاها برای محافظت در برابر حملات در فاصله ای از رودخانه ها قرار داشتند. از نظر سیاسی مستقل، یک روستا تحت رهبری یک رئیس و به ندرت یک شورا بود. جنگ بین قبیله ای نسبتاً رایج بود. جنگجویان به تیر و کمان (که گاهی مسموم می شدند)، نیزه، سپر و چماق مسلح بودند، اما تقریباً هرگز به تفنگ بادی مسلح نمی شدند. امریلون برای انتقام گرفتن از حملات گذشته و به دست آوردن اسیران و بردگان وارد جنگ شد. مردان اسیر اغلب با دختران اسیر خود ازدواج می کنند. امریلون آدمخواری را به عنوان وسیله ای برای انتقام انجام می داد.

مراسم بلوغ نشان دهنده ازدواج قریب الوقوع بود. پسران در معرض سختی‌های کاری قرار می‌گرفتند و دختران منزوی و ملزم به رعایت تابوهای غذایی بودند.

مردگان، در بانوج خود پیچیده شده و همچنین در تابوت های چوبی قرار می گیرند، با اموال شخصی خود دفن می شوند.


کتابشناسی

Arnaud, Expedito (1971). "Os indios oyampik e emerilon (Rio Oiapoque). Referencias sôbre o passado e o presente." Boletim do Museu Paraense Emílio Goeldi, n.s., Antropologia, no. 47.


کودرو، هنری آناتول (1893). Chez nos indiens: Quatre années dans la Guyane Française (1887-1891). پاریس.


هوراولت، ژان (1963). "Les indiens emerillon de la Guyane Française." Journal de la Société des Américanistes 2:133-156.


Métraux، آلفرد (1928). La تمدن matérielle des tribus tupí-guaraní. پاریس: پل گوتنر.


رنو لسکور، اودیل، فرانسوا گرناند و اریک ناوت (1987). Contes amérindiens de Guyane. پاریس: Conseil International de la Langue Française.

نانسی ام فلاورز

Christopher Garcia

کریستوفر گارسیا یک نویسنده و محقق با تجربه است که علاقه زیادی به مطالعات فرهنگی دارد. او به عنوان نویسنده وبلاگ محبوب، دایره المعارف فرهنگ جهانی، تلاش می کند تا بینش و دانش خود را با مخاطبان جهانی به اشتراک بگذارد. کریستوفر با مدرک کارشناسی ارشد در انسان شناسی و تجربه سفر گسترده، چشم اندازی منحصر به فرد را به جهان فرهنگی ارائه می دهد. از پیچیدگی‌های غذا و زبان گرفته تا تفاوت‌های ظریف هنر و مذهب، مقالات او دیدگاه‌های شگفت‌انگیزی را در مورد بیان‌های گوناگون بشریت ارائه می‌کنند. نوشته های جذاب و آموزنده کریستوفر در نشریات متعددی به نمایش درآمده است، و آثار او پیروان فزاینده ای از علاقه مندان به فرهنگ را به خود جلب کرده است. کریستوفر چه در سنت‌های تمدن‌های باستانی و چه در جستجوی آخرین روندهای جهانی‌شدن، وقف نورپردازی ملیله‌های غنی فرهنگ بشری است.